نقد و بررسی تخصصی آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – 2 جلدی- نویسنده لئون تولستوی- ترجمه منوچهر بیگدلی خمسه
مؤلف: لییفنیکالایویچ تولستوی
ناشر: گلشایی
مترجم: منوچهر بیگدلیخمسه
زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 891.733
سال چاپ: 1368
نوبت چاپ: 3
تیراژ: 5000 نسخه
تعداد صفحات: 534
آنا کارنینا نوشته نویسنده مشهور قرن نوزدهم لئون تالستوی است. کتابی که برخی منتقدان آن را بهترین رمان تاریخ دانستهاند و یا همواره آن را در لیست ده کتاب برتر تاریخ قرار میدهند. تولستوی در رمان آنا کارنینا شرح حال روابط میان خانوادههای روسی در قرن نوزدهم را روایت میکند. کتابی که هرکسی در طول زندگیاش حتما باید آن را بخواند. ما نیز در کافهبوک این رمان برجسته را در لیست کتابهای پیشنهادی کافهبوک قرار دادهایم.
تالستوی زمانی عقیده داشت رمان وسیلهای برای آموزش روح و روان است و در طول زندگی خود سه رمان بزرگ خلق کرد. اما پس از مدتی از رمان نوشتن فاصله گرفت و بنابرگفته ناباکوف در کتاب درسگفتارهای ادبیات روس، تولستوی «به این نتیجه رسید که هنر غیرالهی است چون بر تخیل، بر فریب، بر جعلِ خیال استوار است. بدین ترتیب درست وقتی که با آنا کارنینا به بالاترین قلههای کمال خلاقیت رسیده بود، ناگهان تصمیم گرفت که نوشتن را به کلی کنار بگذارد مگر نوشتن جستارهایی در باب اخلاق.» اما بعدها چند داستان کوتاه هم خلق کرد. آنا کارنینا در کنار رمان جنگ و صلح و مرگ ایوان ایلیچ، سه کتاب این نویسنده هستند که شایسته مطالعهاند.
در دوران پیری، هنگامی که تالستوی دست از رمان نوشتن کشیده بود، اتفاق جالبی برای او رخ میدهد که ولادیمیر ناباکوف در کتاب درسگفتارهای ادبیات روس به آن اشاره کرده است. این اتفاق چنین بود:
در یک روز ملالآور در دوران پیری، سالها بعد از اینکه دیگر دست از رماننویسی کشیده بود، کتابی را برداشت و از وسطش شروع به خواندن کرد و به آن علاقهکند شد و خیلی از آن خوشش آمد و بعد به عنوان کتاب نگاه کرد – این را دید: آنا کارنین نوشته لئون تالستوی. (کتاب دسگفتارهای ادبیات روس – صفحه ۲۵۸)
اتفاقات کتاب حاضر در قرن نوزدهم رخ میدهد ولی دغدغههایی که در آن مطرح است (چه دغدغههای روابط عاشقانه و چه دغدغههای هویتی) حتی در جامعه امروز هم بهوفور چشم میخورد. صحبت از همین موارد است که آنا کارنینا را به یکی از شاهکارهای دنیای ادبیات تبدیل کرده است.
کتاب آنا کارنینا
به گفته ناباکوف، آنا کارنینا یکی از بزرگترین داستانهای عاشقانه ادبیات جهان است. اما عشق تنها بخشی از این رمان پرماجرا است. مباحث اخلاقی، مذهبی و هویتی از جمله موارد دیگری هستند که در کتاب به آنها پرداخته میشود. اما قبل از پرداختن به داستان کتاب شاید بهتر باشد جمله آغازین کتاب را مرور کنیم که یکی از مشهورترین شروعها در دنیای ادبیات است.
خانوادههای خوشبخت همه به مثل همهاند، اما خانوادههای شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.(کتاب آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – صفحه ۲۵)
اساس این رمان بر پایه روابط میان سه زوج است. کتاب از اینجا آغاز میشود که «آبلونسکی» به همسرش «دالی» خیانت کرده و حال روابط آنها بسیار حساس و شکننده شده است. تلاشهای آبلونسکی برای اینکه بخشیده شود به نتیجه نمیرسد تا اینکه «آنا» خبر میدهد به دیدار آنها میآید. آبلونسکی از این خبر بسیار خوشحال است چرا که میداند خواهرش، آنا، تنها کسی است که میتواند دالی را راضی کند تا به زندگی عادیاش برگردد. در این میان «لوین» هم که فردی با ویژگیهای خاص اخلاقی و نیز باوجدان است از آبلونسکی درخواست دارد به او کمک کند. لوین عاشق خواهر دالی یعنی «کیتی» شده است و قصد دارد با کمک آبلونسکی به عشقاش برسد.
در ادامه آنا با قطار از راه میرسد. برادرش که به استقبال او آمده در ایستگاه با جوانی به نام «ورونسکی» برخورد میکند که او هم به استقبال مادرش آمده است. از قضا خواهر آبلونسکی و مادر ورونسکی در قطار با هم آشنا شده و هردو از پسرهایشان صحبت میکردند. آنا پسری هشت ساله داشت که تا به حال هرگز از او جدا نشده بود و از اینکه اکنون او را تنها گذاشته در رنج بود. آنا که یکی از زنهای شیرین روزگار است بلافاصله در دل مادر ورونسکی نشسته است. کمی بعد در ایستگاه ورونسکی محو زیبایی زنی میشود که همان آنا است.
ورونسکی به دنبال مامور به واگن وارد شد و در آستانه کوپه ایستاد تا به بانویی که بیرون میآمد راه بدهد. با سنجیدگی و دقت تشخیص مردی در ظرایف اجتماع آزموده با یک نگاه به هیات ظاهر این بانو دانست که زنی بلندپایه است. عذر خواست و داشت به کوپه وارد میشد اما احساس کرد که نمیتواند بینگاهی دیگر به بانو به راه خود برود، اما این احساس نه به سبب زیبایی فوقالعاده او بود و نه به سبب ظرافت رفتار و لطف سادهای که در تمامی اندام او دیده میشد بلکه به علت آن بود که در حالت چهره زیبای بانو، هنگامی که از کنار او میگذشت نرمی و مهربانی خاصی محسوس بود. (کتاب آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – صفحه ۹۸)
در ایستگاه این دو بیشتر با هم آشنا میشود و در ادامه ورونسکی بیشتر و بیشتر به دیدار آنا میرود. بنابراین همانطور که گفته شد، اساس کتاب بر پایه روابط میان آنا و ورونسکی – کیتی و لوین – آبلونسکی و دالی است که نقش آبلونسکی و دالی ارتباط برقرار کردن میان دو زوج دیگر است. البته شخصیتهای مهم دیگری نیز در کتاب حضور دارند که از جمله آنها میتوان به «کارنین» شوهر آنا اشاره کرد که یکی از مقامات بلندپایه در سنتپترزبورگ است. شوهری که هرچند ۲۰ سال از آنا بزرگتر است اما آنا بسیار با احترام با او رفتار میکند.
داستان کتاب از جایی شروع میشود که آنا و ورونسکی به شدت به همدیگر دل میبازند و پس از آن است که آنا دنیای اطراف خودش را به شکل متفاوتی میبیند. حال دیگر عشق پرشور او به ورونسکی همهچیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
طی این دو روز و تا همین لحظه پیش بارها در دل گفته بود که ورونسکی برای او یکی از صدها جوانی است که همهجا میبیند و همهشان شبیه هماند و او هیچوقت به خود اجازه نخواهد داد که حتی به آنها فکر کند، اما حالا با همان اولین نگاهی که به او کرد غرور شادمانهای دلش را آکند. (کتاب آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – صفحه ۱۴۸)
میتوان گفت شخصیت لوین نیز به اندازه شخصیت آنا در کتاب مهم است. لوین علاوه بر درگیریهای اخلاقی و وجدان درونی خود، در مسیر رسیدن به عشقاش، یعنی کیتی، با مشکلات زیادی روبهرو میشود که بخشی از این مشکلات شامل ورونسکی هم میشود. اما بهتر است شرح مسائل را در کتاب بخوانید تا به درهم تنیدگی روابط این سه زوج پی ببرید.