انسان والا اثر رحمت فیضی (رمان)

شناسه محصول: 1130
  • نویسنده: رحمت فیضی
  • مترجم: جلال خلعت بری
  • ناشر: بنگاه نشریات پروگوس شعبه تاشکند
  • سال انتشار: 1357
  • چاپ دوم
  • تعداد صفحه: 345
  • دست دوم درحد نو
انتشارات توسعه روابط تجاری برگزیده
بازگشت
0.00 از 5 امتیاز (عضویت از 4 سال پیش)
آماده ارسال
بازگشت
آماده ارسال
این محصول موجود و آماده ارسال می باشد.

85,000 80,000 تومان
%6

1 در انبار

بازخورد درباره این کالا
محصولات مشابه
فروش ویژه
انسان والا اثر رحمت فیضی (رمان)
انسان والا اثر رحمت فیضی (رمان)
موجود

85,000 80,000 تومان
%6

1 در انبار

نقد و بررسی تخصصی انسان والا اثر رحمت فیضی (رمان)

قیمت 80000
کتاب انسان والا (رمان)

موضوع: داستانهای ترکی ازبکی – قرن 20
مروری بر کتاب
در آن تابستان من در خانه خویشاوندمان در یکی از دهات کوهستانی آبخازستان زندگی می‌کردم. تمام خانواده ــ مادر و دو دختر و دو پسر بزرگسال ــ از صبح سر کار می‌رفتند. بعضی برای وجین کردن ذرّت، بعضی برای برگ‌چینی توتون و من تنها می‌ماندم. وظایف آسان و مطبوعی داشتم.

من موظف بودم که به بزغاله‌ها خوراک بدهم (یک بغل سرشاخه گردو و فندق که برگ‌هایش خش‌خش می‌کرد)، ظهر از چشمه آب تازه بیاورم و به طور کلّی مواظب خانه باشم. اساساً چیزی نبود که مواظبت خاصی لازم داشته باشد، ولی گاهی به‌ندرت لازم می‌شد که داد و قالی راه بیندازم تا قرقی‌ها نزدیکی انسان را احساس کنند و به جوجه‌های صاحبخانه حمله نکنند…

در سال دشوار ۱۹۴۱ ( نخستین سال جنگ کبیر میهنی ) نخستین قطار حامل کودکان بی سرپرست به ازبکستان وارد شد. شا احم شا محمودف که یک کارگر تاشکندی بود مانند بسیاری دیگر پسر بچه ای را به فرزندی قبول کرد…

قیمت 80000

کتاب انسان والا

موضوع: داستانهای ترکی ازبکی – قرن 20

مروری بر کتاب

در آن تابستان من در خانه خویشاوندمان در یکی از دهات کوهستانی آبخازستان زندگی می‌کردم. تمام خانواده ــ مادر و دو دختر و دو پسر بزرگسال ــ از صبح سر کار می‌رفتند. بعضی برای وجین کردن ذرّت، بعضی برای برگ‌چینی توتون و من تنها می‌ماندم. وظایف آسان و مطبوعی داشتم.

من موظف بودم که به بزغاله‌ها خوراک بدهم (یک بغل سرشاخه گردو و فندق که برگ‌هایش خش‌خش می‌کرد)، ظهر از چشمه آب تازه بیاورم و به طور کلّی مواظب خانه باشم. اساساً چیزی نبود که مواظبت خاصی لازم داشته باشد، ولی گاهی به‌ندرت لازم می‌شد که داد و قالی راه بیندازم تا قرقی‌ها نزدیکی انسان را احساس کنند و به جوجه‌های صاحبخانه حمله نکنند…

در سال دشوار ۱۹۴۱ ( نخستین سال جنگ کبیر میهنی ) نخستین قطار حامل کودکان بی سرپرست به ازبکستان وارد شد. شا احم شا محمودف که یک کارگر تاشکندی بود مانند بسیاری دیگر پسر بچه ای را به فرزندی قبول کرد…

مشخصات فنی انسان والا اثر رحمت فیضی (رمان)

  • وزن 453 گرم