نقد و بررسی تخصصی زمستان 62 – اسماعیل فصیح نسخه نایاب
قیمت 280000
زمستان 62 – اسماعیل فصیح نسخه نایاب
نشر نو
چاپ 1366
چاپ اول
396 صفحه
معرفی کتاب زمستان 62
اسماعیل فصیح در کتاب زمستان 62 ماجرای کارمند بازنشستهای را به تصویر میکشد که برای پیدا کردن فرزند مفقودالاثر پیشخدمت سابقش به یکی از شهرهای جنوبی میرود. بدون شک این رمان پرطرفدار روایتی پرکشش است از سالهایی که هیچگاه به دست فراموشی سپرده نخواهد شد.
از نظر بسیاری از مردم رمان زمستان 62 بهترین اثر زنده یاد فصیح محسوب میشود. روایتی دقیق همراه با فضاسازی و شخصیتپردازیهایی درست که با پایانی تکان دهنده و اعجابانگیز توانسته در زمره یکی از ماندگارترین داستانها دربارهی جنگ تحمیلی باشد.
اسماعیل فصیح در این داستان منسجم و خواندنی سعی دارد تا با استفاده از سوژهای بکر جنگ تحمیلی را از دیدگاهی متفاوت به تصویر بکشد. او در این کتاب جامعهای را نشان میدهد که فشارهای روحی و روانی حاصل از جنگ تحمیلی تاثیرات زیادی در روند زندگی مردمش ایجاد کرده است.
این رمان به صورت خاطرهنویسی و از زبان جلال آریان روایت میشود، شخصیتی که در تمامی آثار فصیح به نوعی همزاد اوست. همچنین بیان ساده، بیحاشیه، طنزآلود و گاه لحن منتقدانه اسماعیل فصیح در این رمان از خصوصیات برجستهی کتاب زمستان 62 محسوب میشود.
خلاصهی داستان کتاب زمستان 62:
جلال آریان، کارمند بازنشسته شرکت نفت، شخصیت جذابی که در تمامی آثار فصیح قهرمان داستانهای اوست، این بار در رمان زمستان 62 قصد سفر به اهواز دارد تا فرزند خدمتکارش را که در خلال جنگ مفقود شده بیابد. جلال در این سفر به صورت تصادفی با جوانی به اسم منصور فرجام روبهرو میشود. منصور از امریکا به اهواز آمده تا برای شرکت نفت مرکز کامپیوتری راه بیاندازد. اما پس از مدت کوتاهی به دلیل قوانین دست و پا گیر اداری و عدم نظم در فعالیتهای شرکت نفت، دست از کار میکشد.
در ادامه رمان منصور با سربازی آشنا میشود که چشمان نامزدش فوقالعاده همانند چشمان نامزده فوت شده خودش است. به همین خاطر برای نجات جان سرباز به جای او به جبهه رفته و شهید میشود تا جوان بتواند با کارت منصور به خارج از کشور بگریزد.
کتاب زمستان 62 برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به تاریخ علاقمند باشید، یا بهتر از آن، بخواهید با جوهرهی این طبقهی نامرئی شده از خلال سطرهای ادبیات آشنا شوید، “جلال آریانها” کتابهایی هستند که حتما باید آنها را مطالعه کنید. سرگذشت طبقهای که با نسخهی حکومتی شاهنشاهی تربیت شدند و بعد با تغییر حکومت متوجه شدند هر آنچه که به عنوان راه و روش زندگی آموختهاند “نامطلوب” است.
با اسماعیل فصیح بیشتر آشنا شویم:
اسماعیل فصیح مترجم و رماننویس معروف در سال 1313 به دنیا آمده است. او در سالهای نخست جوانی به امریکا مهاجرت کرد تا در رشته شیمی به تحصیل بپردازد. فصیح بعد از اتمام تحصیلاتش در این رشته، تحصیلات خود را در رشته ادبیات انگلیسی ادامه داد، اما در نیمههای راه آن را رها کرد. او بعد از بازگشت به ایران در شرکت ملی نفت ایران فعالیتش را شروع نمود و در سال 1359 بازنشسته شد. در آخر نیز به خاطر سکته مغزی درگذشت.
فصیح یکی از ارزشمندترین رماننویسان با تجربه ایرانی بود و جزء یکی از پرفروشترین نویسندگان ایرانی معاصر در دهههای شصت و هفتاد به شمار میآمد. از معروفترین آثار او میتوان داستانهای جاوید، تلخ کام، شراب خام و درد سیاوش را نام برد.
در بخشی از کتاب زمستان 62 میخوانیم:
مرگ مادر لاله در شب سرد و متشنج 22 بهمن اتفاق مىافتد و تشییع جنازه و خاکسپارى روز 22 بهمن انجام مىگیرد و چون روز تعطیلى است من هم همراه مریم مىروم و به منصور فرجام هم تلفن مىکنم و مىآید. شنیدهام بعضى موارد بیماران اوائل سرطان لنف را مىتوانند با دارو و رژیم غذایى تا چند سال نگه دارند. مرگ خانم افسر جهانشاهى، دختر آقاى شایان، صنعتگر و کارخانهدار میلیاردر اهواز در اثر نبودن دارو و نبودن پول براى درمان مؤثرتر صورت گرفت.
به هر حال آن روز، تشییع جنازه این خانم تنها مانده از بیمارستان، بردن به غسالخانه، نماز میت، مراسم خاکسپارى، شیونها و توى سر و سینه کوبیدن زنها، و مخلفات، مىتوانست برگردان هرروزه هر یک از صحنههاى روزمره این ایام باشد. در این سالها آنقدر در قبرستانها شاهد کفن و دفن مرده و شهید بودهام و آنقدر شیونها و مشت توى سر و سینهزدنها و زبان گرفتنها دیده و شنیدهام که دیگر تعجب نکنم… اما گریهها و مشت مشت خاک قبر را توى فرق خود ریختنها و سوز و گدازهاى لاله جوان درد دیگرى دارد. مریم و بدرى خانم جزایرى و ننه بوشهرى سهتایى نمىتوانند جلوى او را بگیرند. خاک توى فرق خودش و سر زندگى خودش مىریزد. من او را نگاه مىکنم. منصور فرجام را هم نگاه مىکنم.