نقد و بررسی تخصصی کتاب دو زن اثر آلبرتو مواراویا
کتاب دو زن اثر آلبرتو مواراویا
نسخه نایاب
چاپ 1368
مترجم شیوا رویگریان
496 صفحه
دو زن
آلبرتو موراویا
یوا رویگریان
چزیرا دختری روستایی است که زن دکان دار رمی نسبتا پولداری می شود که بسیار مسن تر از اوست . چزیرا به این مسائل اهمیتی نمی دهد همواره وفادار و پاک دامن است و برایش مهم خانه و مغازه شوهرش است . پس از چندی شوهرش فوت می کند و زن همه تلاشش را متوجه دختر یکی یکدانه و عزیز رزیتا می کند . رزیتا دختری جوان و شدیدا معصوم ونجیب است . آنها روزگار خوشی دارند تا زمانی که جنگ شدت می گیرد خطر حمله آلمان ها قوت بیشتری گرفته و مادر و دختر رهسپار روستای مادر می شوند … کتاب شرح سفر دو زن تنها در بحبوحه جنگ ، قحطی ، فحشا ، تنگ نظری مردم و … است .
کتاب قشنگی بود دوسش داشتم مبحث جالبی را انتخاب کرده بود خیلی خوب پرورندوه بودش و خوب هم حالات روحی افراد و عکس العمل هاشون توی جنگ را بررسی و تحلیل می کرد . فرو افتادن مرزهای انسانی را خوب تصویر کرده بود ولی به نظرم رزیتا با اینکه از شخصیت های کلیدی کتاب بود خیلی خوب و طبیعی شخصیتش را دنیورده بود خیلی مصنوعی پاک و بی الایش بود و اصلا مشخصه خاصی نداشت خواننده باهاش ارتباط برقر نمی کرد و عکس العمل بعدیش هم واقعا شدید و غیر قابل باور بود .
موراویا کلا به بررسی حالات روان شناسانه داستان ها علاقه زیادی داره و در این بین به زن ها و روحیاتشون هم علاقه خاصی داره و می گن بعد از تولستوی هیچ کس به خوبی موراویا زن ها را توصیف نمی کنه . در مورد موراویا خوبه بدونید عاشق کتاب بوف کور هست و خیلی دلش می خواسته فارسی بلد بوده تا بتونه این کتاب را به زبان اصلی بخونه .
قسمت های زیبایی از کتاب
گفت که حالا دیگر پایان جنگ به ساعت ها بستگی دارد و من به او گفتم ولی کشته شدن تنها به ثانیه ها بند است .
وقتی غمی واقعی به دلیلی واقعی رخ می نماید ، کلمات نمی توانند تسکین و تخفیفی بدهند ، تنها باید علتش را از میان برد .