محصولات مرتبط
شناسه محصول: 968
  • مؤلف: منیرو روانی‌پور
  • ناشر: انتشارات نیلوفر
  • سال انتشار: 1367
  • چاپ اول
  • تعداد صفحه: 145
  • در حد نو نایاب
ناموجود
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. می‌توانید از طریق لیست بالای صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.
ناموجود
بازخورد درباره این کالا

نقد و بررسی تخصصی کنیزو

قیمت45000

کنیزو

نمونه جمع شده داستانهاي كوتاه كنيزو مرده بوده است. مريم از مدرسه كه به خيابان رسيد، مردهاي دم عرق فروشي « توكلي » را ديد كه چادر زني را كه پايش از جوي كنار خيابان بالا آمده بود مي كشيدند و از خنده ريسه مي رفتند. عرق فروشي كنار خياباني بود كه چند صد متر آن طرفتر از مدرسه مريم مي گذشت. زنگ مدرسه كه زده مي شد، بچه ها به خيابان مي ريختند. زنهاي آباديهاي نزديك هر كدام با زنبيل پراز بازار مي آمدند و به عرق فروشي كه مي رسيدند تف مي انداختند و راهشان را كج مي كردند، روبروي عرق فروشي ميدان خاكي بزرگي بود كه هر روز غروب، مردها در گوشه و كنارش دور هم جمع مي شدند، سر بطرها را با كف دست مي پراندند وبا پاكتي پسته خستگي روزانه را از تن در مي كردند. مريم حس كرد كه پاهايش براي جلو رفتن جاني ندارد. انگار چيزي در دلش رمبيده بود. دستي به پهناي دست تمام آدم هاي ميدان گلويش رامي فشرد. چشمانش مي سوخت، دلشوره اي غريب آزارش مي داد. جمعيت هر لحظه زيادتر مي شد. مردي با صداي بلند كل مي زد، ديگري بشكن زنان قنبل مي جنباند. چند تائي زن آن دورتر ايستاده بودند و زير پوزي مي خنديدند. حمال هاي بازار انگار جن خبرشان كرده باشد، با جل هاي خاكي رنگ خود سر و كله اشان پيدا شده بود. نيش همه باز بود و چشمهاشان برق مي زد. گرماي آفتاب تن را مي سوزاند.

مشخصات فنی کنیزو

  • وزن 120 گرم